زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
 

تزیین اعمال امت‌ها (قرآن)





خداوند برای انسان در جمیع تصرفات عقیده و عمل لذایذی قرار داده که آنها را میچشد و نتایجی قرار داده که منتها الیه همه آن نتایج سعادت واقعی و حقیقی زندگی است.


۱ - سنت خداوند



زیبا جلوه کردن اعمال امتها در نظر آنان، از سنتهای خداوند می باشد: «... کذلک زینا لکل امة عملهم...» ...این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم... . (جمله «زینا لکل امة» به صورت کلی بیان شده و از یک قانون و سنت حکایت می‌کند)

۲ - آراسته بودن عقیده و عمل ملتها



آراسته بودن عقیده و عمل هر ملتی برای خود، دلیل نهی از دشنام به آنها می باشد: «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل امة عملهم...» (معبود) کسانی را که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم ... .

۲.۱ - ادب دینی


این آیه یکی از ادبهای دینی را خاطرنشان می‌سازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینی محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمی‌شود، چون این معنا غریزه انسانی است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانی که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزای به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به منظور دفاع از حریم پروردگار بتهای مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خدای متعال را مورد هتک قرار دهند لذا به آنان دستور می‌دهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبی توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایی خداوند شده‌اند.
از عموم تعلیلی که جمله «کذلک زینا لکل امة عملهم»آنرا افاده می‌کند نهی از هر کلام زشتی نسبت به مقدسات دینی استفاده می‌شود. زینت هر چیز زیبا و دوست داشتنی است که ضمیمه چیز دیگری می‌شود و به آن زیبایی میبخشد و آنرا مرغوب و محبوب قرار می‌دهد و طالب زینت به طمع رسیدن به آن حرکت می‌کند و در نتیجه از فواید آن چیز هم منتفع می‌شود، مانند لباس زیبا که انسان آنرا به جهت زیبایش میپوشد و ضمنا بدنش نیز از سرما و گرما محفوظ می‌ماند.

۳ - اعمال قوای فعاله



باید دانست که خدای تعالی اراده اش بر این تعلق گرفته که بشر تا مدت معینی در این دنیا زندگی کند و با اعمال قوای فعاله خود این زندگی متنوع و متحول را ادامه داده و با قوای خود در نفع و ضررهایی که با حواس ظاهری خود درک می‌کند تصرف نموده چیزهایی را بخورد و از آشامیدنیهایی بیاشامد و با حرکات مخصوصی عمل نکاح را انجام دهد چیزهایی را به صورت لباس درآورده به تن کند، آشیانهای ساخته در آن مسکن گزیند و خلاصه منافعی را جلب و مضاری را از خود دفع کند.

۴ - محرک عمل و اعتقاد



خداوند برای انسان در جمیع این تصرفات لذایذی قرار داده که آنها را میچشد و نتایجی قرار داده که منتها الیه همه آن نتایج سعادت واقعی و حقیقی زندگی است. به هر حال، انسان در هر عملی که انجام می‌دهد لذتی را در نظر می‌گیرد که یا لذت مادی و بدنی است، مانند لذت طعام، شراب، نکاح و امثال آن، و یا لذت فکری است مانند لذت دوا، ترقی، انس ، مدح ، فخر، نام نیک، انتقام ، ثروت و امنیت و صدها نظایر آن.
این لذایذ است که عمل و متعلقات عمل انسان را در نظر انسان زینت می‌دهد، و خداوند هم به وسیله همین لذایذ آدمی را تسخیر کرده، اگر این لذایذ نبود بشر در صدد انجام هیچ عملی برنمی آمد و در نتیجه آن نتایجی را که خداوند از خلقت انسان در نظر داشته و همچنین نتایج تکوینی از قبیل بقای شخص و دوام نسل حاصل نمی‌شد، اگر در خوردن و آشامیدن و زناشویی لذتی نمی‌بود هیچ وقت انسان حاضر نمی‌شد برای رسیدن به آن، این همه رنج و زحمت بدنی و ناملایمات روحی را تحمل کند و در نتیجه نظام زندگی مختل می‌شد، و افراد از بین رفته نوع بشر منقرض میگشت و حکمت تکوین و ایجاد بدون شک لغو میگردید.

۵ - اقسام لذایذ عمل و اعتقاد



اقسام لذائذی که عمل و متعلقات عمل انسان را زینت داده او را به عمل وامی دارد. این لذایذی که گفتیم چند قسم‌اند:

۵.۱ - لذایذ قسم اول


یک قسم آن لذایذی است که لذیذ بودن و زیبایی آن طبیعی شیء لذیذ است، مانند طمعهای لذیذی که در انواع غذاها است، و لذت نکاح و امثال آن. اینگونه لذایذ مستند به خلقت و منسوب به خدای سبحان است و خداوند آنرا به منظور سوق دادن اشیا به سوی غایت و هدف تکوینی در آنها قرار داده، و این کار کسی جز خدای تعالی نیست، او است که هر چیز را که آفریده به سوی کمال وجودیش راهنمایی کرده است.

۵.۲ - لذایذ قسم دوم


قسم دیگر، لذایذی است فکری که هم زندگی دنیوی انسان را اصلاح می‌کند و هم نسبت به آخرت او ضرری ندارد. این قسم نیز مانند قسم اول منسوب به خدای سبحان است، چون التذاذ از این لذات امری است فطری و ناشی می‌شود از فطرت سالمی که خداوند مردم را بر اساس آن فطرت آفرید، که هیچ تغییر و تبدیلی در خلقت خدا نمی‌باشد، و یکی از مثالهای روشن این گونه لذات ایمان است که به مقتضای آیه «حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم» (ایمان را محبوب شما قرار داده، و آنرا در دلهایتان زینت بخشیده). حلاوتش را خدا در دل هر که بخواهد قرار می‌دهد.

۵.۳ - لذایذ قسم سوم


قسم سوم، لذاتی است فکری که موافق با هوا و مایه بدبختی در دنیا و آخرت است، عبادت را تباه و زندگی طیب را فاسد می‌سازد، لذاتی است که فطرت ساده و سالم مخالف آن است. آری، احکام فطرت و افکاری که از فطرت منبعث می‌شود هیچ وقت با اصل فطرت مخالفت و ناسازگاری ندارد و چون خدای تعالی فطرت انسان را طوری تنظیم کرده که انسان را به سوی سعادتش سوق دهد، پس هر حکم و فکری که مخالف با فطرت سالم باشد و سعادت آدمی را تامین نکند از خود فطرت ترشح نشده، و به طور مسلم القایی است از القائات شیطان و لغزشی است روحی و مستند به شیطان ، مانند لذات موهومی که انسان از انواع فسق و فجور احساس می‌کند، اینگونه لذات را خداوند به شیطان نسبت داده و از قول او چنین حکایت می‌کند: «لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین» (من نعمتهای مادی را در زمین در نظر آنها تزیین می‌دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت! ) و نیز می‌فرماید: «فزین لهم الشیطان اعمالهم» (اما شیطان اعمالشانرا در نظرشان زینت داد).

۶ - شاهد مدعا



آیه شریفه «کذلک زینا لکل امة عملهم» و از آن روشنتر آیه «انا جعلنا ما علی الارض زینة لها لنبلوهم ایهم احسن عملا» (ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند!) شاهد ادعای ما است که گفتیم زینت اعمال که همان محبوبیت و لذیذ بودن آن است نسبتی به خدای تعالی نیز دارد.

۷ - تزیین اعمال زشت



شیطان، از عوامل تزیین دهنده اعمال زشت برای امتها می باشد: «ولقد ارسلنا الی امم من قبلک... • فلولا اذ جاءهم باسنا تضرعوا ولـکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطـن ما کانوا یعملون» ما به امتهائی که پیش از تو بودند (پیامبرانی فرستادیم و هنگامی که به مخالفت آنها برخاستند) ...• چرا آنها هنگامی که مجازات ما به آنان رسید ( خضوع نکردند و) تسلیم نشدند، ولی دلهای آنها قساوت پیدا کرد و شیطان هر کاری را که می‌کردند در نظرشان زینت داد.
معنای آیه این است که : اینان در مواقع برخورد با ناملایمات و بلیات هم به سوی پروردگار خود رجوع نکرده، در برابرش تذلل ننمودند، و دلهایشان تحت تاثیر قرار نگرفته، همچنان سرگرم اعمال شیطانی خود شدند، اعمالی که آنان را از یاد خدای سبحان باز می‌داشت و به اسباب ظاهری اعتماد نموده خیال کردند که اصلاح امورشان همه بستگی به آن اسباب دارد، و آن اسباب مستقل در تاثیرند.

۸ - پانویس


 
۱. انعام/سوره۶، آیه۱۰۸.    
۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۴۳۳.    
۳. انعام/سوره۶، آیه۱۰۸.    
۴. حجرات/سوره۴۹، آیه۷.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۳۹.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۶۳.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۷.    
۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۴۳۴.    
۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۳۹۴.    
۱۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۱۴۸.    
۱۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۱۳۲.    
۱۲. الدر المنثور، سیوطی، ج۳، ص۳۳۹.    
۱۳. انعام/سوره۶، آیه۴۲.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۴۳.    
۱۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۱۲۹.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۳۶.    


۹ - منبع


فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تزیین اعمال امت‌ها».    



رده‌های این صفحه : تزیین اعمال | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.